پرسش :

هدايت و اضلال در قرآن چگونه به خداوند نسبت داده مى‌شود؟


شرح پرسش :
پاسخ :
قرآن كريم هدايت و اضلال را به خداوند نسبت داده و مى‌فرمايد: «يُضلّ الله من يشاء و يهدى من ‏يشاء»(1) خداوند هر كسى را بخواهد گمراه و هر كه را بخواهد هدايت مى‌كند. با رجوع به قرآن و ارجاع آيات ‏به يكديگر دو نوع هدايت به خداوند نسبت داده مى‌شود اول: هدايت عمومى و دوم: هدايت پاداشى.‏
هدايت عمومى، هدايت فراگير و همگانى است كه شامل همهٔ انسان‌ها مى‌شود مانند قرآن كه در ‏وصف آن آمده است «هدى للنّاس» هدايت براى مردم است. هدايت عمومى، هدايتى ابتدايى است؛ كسى ‏كه به هدايت ابتدايى پاسخ مثبت بدهد و به دنبال آن حركت نمايد و كسى كه به قرآن معتقد شده و به حكم ‏آن آشنا گردد و در خدمت قرآن قرار گيرد از هدايت پاداشى بهره مى‌برد.‏
هدايت تشريعى، هدايتى عمومى است و بدون استثنا همهٔ انسانها را در بر مى‌گيرد، ليكن هدايت ‏پاداشى هدايت تكوينى است و كسى كه از آن بهره‌مند شود وسايل رسيدن به مقصد به او اعطا مى‌شود. ‏قلب او به طرف كارهاى خير نرم و ملايم مى‌شود و نسبت به شر تنفر پيدا مى‌كند و به آن گرايش پيدا ‏نمى‌كند.‏
هدايت پاداشى در تعابير قرآنى مختص كسانى است كه به هدايتهاى تشريعى پاسخ مثبت مى‌دهند، ‏مانند: «يَهدى اليه من أناب»(2) كسى كه به سوى خداوند بازگردد و انابه نمايد بسوى او هدايت مى‌شود ‏و يا «ان تُطيعوه تهتدوا»(3) اگر او را اطاعت نماييد، هدايت مى‌شويد و همچنين: «مَن يُؤمن بالله يَهدِ ‏قلبه»(4) كسى كه ايمان به خداوند بياورد دل او را هدايت مى‌نمايد.‏
آيات بسيارى از قرآن كريم ناظر به اين مطلب است كه اگر كسى ايمان بياورد و مقدارى بر آنچه ايمان ‏آورد، عمل نمايد قلب او به آسانى به طرف خير حركت مى‌كند و معارف دينى را نيك مى‌فهمد.‏
هدايت پاداشى ايجاد علاقه و گرايش و تهيّهٔ توفيق و وسايل و مانند آن است.‏
اضلال و گمراه كردن خداوند برخلاف هدايت نمودن او به دو قسم تقسيم نمى‌شود بلكه براى اضلال بيش ‏از يك قسم نيست، زيرا خداوند ـ معاذ الله ـ اضلال ابتدايى ندارد و كسى را در ابتدا گمراه نكرده و فريب ‏نمى‌دهد، اضلال خداوند همواره كيفرى است و اضلال كيفرى شامل كسانى مى‌شود كه على‌رغم هدايت ‏ابتدايى، كه شامل عقل، فطرت و الهام فجور و تقوى از درون و وحى تشريعى و كتابهاى آسمانى، رسالت و ‏امامت از بيرون، دين را پشت سر گذارده و از نداى فطرت اعراض نموده و به طرف گناه حركت مى‌نمايد. ‏خداوند سبحان به انسان خاطى و گناهكار ابتدا فرصت توبه و انابه و بازگشت را اعطا مى‌كند و او اگر از اين ‏مهلت نيز استفاده نكند به اضلال الهى گرفتار مى‌گردد.‏
قرآن كريم كه اضلال را به مشيت الهى نسبت مى‌دهد در برخى از آيات مشيّت خداوند را توضيح داده و ‏مى‌فرمايد: «و ما يُضلّ به الاّ الفاسقين»(5) يعنى؛ او با آن جز فاسقان را گمراه نمى‌كند.‏
اضلال خداوند بر خلاف هدايت امرى وجودى نيست، چه اين كه ضلالت نيز در قبال هدايت عدم ملكه ‏است، ضلالت يك امر وجودى نيست تا خداوند به كسى اعطا نمايد بلكه بهرهٔ نداشتن از الطاف الهى است.‏
خداوند، گرايش، علاقه، انس، اسباب و وسايل، دوست خوب، استاد خوب، شاگرد خوب و شرايط مناسب ‏را به فاسق اعطا نمى‌كند و امكان بهره‌ورى از اين امور را از او سلب مى‌نمايد و او را به حال خود رها مى‌كند ‏و به اين ترتيب هواهاى نفسانى بر او چيره شده و زمام زندگانى او را به دست گرفته و در اختيار شيطان قرار ‏مى‌دهد. او دَرِ رحمت خود را بر انسان گمراه مى‌بندد. و در سورهٔ مباركهٔ فاطر به اين حقيقت اشاره شده ‏است كه: «ما يَفتح الله للناس من رحمةٍ فَلا مُمسِك لها و ما يُمسك فلا مرسل له من بعده و هو ‏العزيز الحكيم»(6).‏
آنچه را كه خداوند از رحمت بر بندگان خود بگشايد بازدارنده‌اى براى آن نيست و آنچه را او باز دارد، ‏گشاينده‌اى ندارد و خداوند شكست‌ناپذير و حكيم است.

‏(1) سورهٔ مدثر، آيهٔ 31 و سورهٔ ابراهيم، آيهٔ 4. ‏
‏(2) سورهٔ رعد، آيهٔ 27.‏
‏(3) سورهٔ نور، آيهٔ 54.‏
‏(4) سورهٔ تغابن، آيهٔ 11.‏
‏(5) سورهٔ بقره، آيهٔ 26.‏
‏(6) سورهٔ فاطر، آيهٔ 2.‏

( آیةالله جوادی آملی )